نگاهی کلی به مفهوم توسعه و پیشرفت
مفهوم توسعه (development) از مفاهیم مهم زمان ما است، به طوری که کشورهای دنیا و اجتماعات بشری را بر اساس آن، طبقهبندی می کنند؛ مثلاً کشورها را به توسعهیافته، در حال توسعه، و توسعهنیافته طبقهبندی میکنند. قبل از مفهوم توسعه، بیشتر از مفهوم رشد (growth) استفاده میشد تا زمانی که در دهه هفتاد میلادی معلوم شد که این مفهوم برای نشان دادن وضعیت جوامع، نارسا است. مفهوم رشد، بیشتر، درباره وضعیت اقتصادی جامعه به کار برده با تولید ناخالص ملی سنجیده میشد. پس از مدتی معلوم شد که میزان تولید ناخالص کشورها، و حتی سرانه تولید ناخالص آنها، به تنهایی معیار مناسبی برای نشان دادن وضعیت آنها نیست. این مفهوم نشان نمیداد که تولید ناخالص ملی چگونه در جامعه توزیع شده است، یا میزان نابرابری اقتصادی در جامعه کم است یا زیاد. همچنین مفهوم رشد، وضعیت اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی جامعه را نمیسنجید. به یک معنا، این مفهوم بر مبنای پیشفرضهای مادی و مارکسیستی بنا شده بود که اقتصاد را مبنایی برای همه ابعاد دیگر جامعه میدانست، و به طور ضمنی فرض میکرد که رشد اقتصادی، سبب رشد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه نیز میگردد. در حالی که مشخص شد، گاهی نه تنها رشد اقتصادی سبب رشد سایر ابعاد جامعه نمیشود بلکه ناهماهنگی ایجاد شده بین وجوه مختلف جامعه حتی جلو رشد اقتصادی را هم سد میکند.
چند دهه تجربه کشورهای جهان سوم نشان داد که رشد اقتصادی، زیربنای رشد سایر ابعاد جامعه نیست و باید برای نشان دادن وضعیت جوامع از مفهوم دیگری استفاده کرد. آن زمان بود که مفهوم توسعه، وضع و به تدریج جایگزین مفهوم رشد شد. مفهوم توسعه، علاوه بر وضعیت اقتصادی جوامع، میزان نابرابری، وضعیت نیروی انسانی، و وضعیت اجتماعی و سیاسی جامعه را هم مد نظر قرار میدهد؛ به طوری که وقتی کشوری توسعهیافته تلقی میشود که همه ابعاد مختلف جامعه با هماهنگی لازم با هم ارتقا پیدا کند؛ و در عین حال نيز عدالت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در جامعه تحقق بیابد. در واقع، مفهوم development از قوه به فعل رسیدن هماهنگ تواناییهای مختلف جامعه را نشان میدهد و متکی بر رهیافتی نظاموار از جامعه است. همان طور که اگر یکی از اندامهای بدن انسان ناهماهنگ با بقیه رشد کند وضعیت نابهنجار و نامطلوبی را رقم میزند در جامعه نیز ناهماهنگی رشد ابعاد مختلف، بدنه جامعه را دچار ناموزونی و تعارضهای مختلف میکند. گاهی از این پدیده به عنوان توسعه نامتوازن یا ناموزون یاد میکنند. بنابراین، بهترین وضعیت برای یک جامعه آن است که ابعاد مختلف نظام اجتماعی، هماهنگ با هم رشد یابند که به آن توسعه اتلاق میشود. به عبارت دیگر، نمیتوان به راحتی از توسعه یک بعد جامعه بدون در نظر گرفتن ابعاد دیگر آن صبحت کرد. بدین معنا توسعه ذاتاً پدیدهای همهجانبه است که گاهی از آن با همین عنوان «توسعه همهجانبه» نام میبرند. از آنجا که فرایند توسعه نیاز به منابع مختلف طبیعی جایگزیننشدني و جایگزینشدني دارد، بدون در نظر گرفتن کم و کیف آنها، نمیتواند پایدار باشد، و میتواند کُند یا متوقف شود یا سبب نابودی منابع کمیاب و محیط زیست انسانها و موجودات دیگر گردد، و آینده نسلهای بعد و حتی آینده بشریت را تهدید کند. توسعهای را که بتواند در بلندمدت و به طور متوازن ادامه یابد «توسعه پایدار» مینامند؛ مفهومی که امروزه نشاندهنده نوع برتر توسعه است، و نهادهای بینالمللی این نوع توسعه را تجویز میکنند. به علاوه، بعد فرهنگی توسعه نیز نباید فراموش شود. توسعه همهجانبه و پایدار کشورها نه تنها باید با منابع مختلف آن هماهنگ باشد، بلکه میباید مبتنی بر فرهنگ بومی کشور و منطقه نیز باشد تا بتواند پایدار و موفق باشد. اگر بعد ارزشی و معنوی هم به فرایند توسعه افزوده گردد، باز هم این پدیده، پیچیدهتر و شاملتر میشود. هدف همایش «واکاوی مفاهیم و نظریههای رایج توسعه و تجارب ایران و جهان: به سوی نظریه اسلامی-ایرانی پیشرفت» بررسی مفاهیم همخانواده با توسعه و نظریههای رایج توسعه در زمینههای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در مواجهه با تجربههای توسعهای ایران و جهان است، تا زمینه را برای نقد و بازتعریف مفاهیم مربوط، و نقد و بازسازی نظریههای رایج، و تدوین نظریههای بومی توسعه فراهم آورد. لذا از همه صاحبنظران این حوزهها دعوت میکنیم مشارکت فعالی در این همایش داشته باشند و ما را در ارتقای مباحث نظری توسعه در کشور یاری نمایند، تا مسیر توسعه متوازن، همهجانبه، پایدار و مبتنی بر فرهنگ و ارزشهای اسلامی در کشور هموار گردد، و در سایه آن، کیفیت زندگی دنیوی و اخروی مردم ایران ارتقا یابد.
دکتر محمد حسین پناهی
استاد دانشگاه علامه طباطبایی